سرگذشت علامه علی اکبر دهخدا
ورد فان »برای مشاهده سرگذشت علامه علی اکبر دهخدا به ادامه مطلب مراجعه کنید
دهخدا یکی از بنیانگذاران طنز در ایران است
علی اکبر دهخدا، مولف و بنیانگذار لغتنامه دهخدا
علی اکبر دهخدا
علی اکبر دهخدا در سال 1257 در تهران متولد شد. پدرش «خانباباخان» که از ملاکان متوسط قزوین بود، پیش از ولادت دهخدا از قزوین به تهران آمد و در این شهر اقامت گزید. علی اکبر دهخدا تحصیلات قدیمی را نزد «شیخ غلامحسین بروجردی» آموخت. بعدها به مدرسه علوم سیاسی رفت. پس از پایان تحصیل به خدمت وزارت امور خارجه در آمد. علامه دهخدا در سال 1281 با «معاون الدوله غفاری» که به وزیر مختاری ایران در کشورهای بالکان منصوب شده بود به اروپا رفت و حدود دو سال و نیم در اروپا و بیشتر در وین اقامت داشت.
فعالیتهای دهخدا:
همزمان با آغاز مشروطیت، دهخدا با همکاری مرحوم جهانگیرخان و مرحوم قاسم خان، روزنامه معروف صور اسرافیل را منتشر کرد که از جراید بنام و مهم صدر مشروطیت بود. جذاب ترین قسمت این روزنامه یک ستون طنز بود که تحت عنوان «چرند و پرند» به قلم علامه دهخدا و با امضای «دخو» نوشته می شد. سبک نگارش این ستون در ادب فارسی بی سابقه بود و مکتب جدیدی را در عالم روزنامه نگاری و نثر معاصر فارسی پدید آورد.
دهخدا با شجاعت و جسارت تمام همه مفاسد اجتماعی و سیاسی آن روزگار را با روش طنز در آن مقالات منتشر می کرد. علی اکبر دهخدا یکی از بنیانگذاران طنز ایران است. مقالات او آتش در جان مستبدان و درباریان می انداخت.
نمونه ای از طنز دهخدا، این بزرگ مرد سیاست و فرهنگ ایران را می خوانیم:
گفت: نخور! عسل و خربزه با هم نمی سازند، و خورد. یک ساعت دیگر، طرف را دید مثل مار به خودش می پیچید. گفت: نخور! این دو با هم نمی سازند. گفت: حالا که این دو با هم ساخته اند که من را از میان بردارند.
مقالات طنز آمیز دهخدا به خاطر آنکه به زبان مردم کوچه و بازار نوشته شده و به خدمت همان مردم در آمده بود و دردها و نیازهای آنان را باز می گفت در قلب مردم نفوذ بسیار کرده بود و خوانندگان بسیار داشت. صور اسرافیل مهمترین روزنامه دوره اول مشروطیت در ایران بود.
پس از درگذشت «مظفرالدین شاه» و به روی کار آمدن«محمد علی میرزا» و مخالفت وی با مشروطیت و آزادیخواهان به دستور وی مجلس به توپ بسته شد و جمعی از آزادیخواهان تبعید و دستگیر شدند و دهخدا که جز گروه آزادیخواهان بود به پاریس تبعید شد. علامه دهخدا در آنجا و سپس در سوئیس به انتشار مجدد روزنامه صوراسرافیل دست زد. هر نسخه آن به گوشه ای از دنیا می رفت و مرکز نشر صوراسرافیل، به مرکز مراجعات ایرانیان مشروطه طلب تبدیل شده بود.
پس از تبعید محمد علی میرزا، علی اکبر دهخدا به استدعای مشروطه طلبان به ایران آمد و به عنوان نماینده به مجلس شورای ملی راه یافت. در دوران جنگ جهانی اول، دهخدا در یکی از روستاهای چهارمحال بختیاری ایران سکونت داشت و پس از پایان جنگ به تهران بازگشت و از امور سیاسی کناره گرفت و به کارهای علمی و فرهنگی مشغول شد و تا پایان عمر پر ثمر خویش، به مطالعه و پژوهشهای خود ادامه داد.
وظایف و مقام های علی اکبر دهخدا
• کار در وزارت امور خارجه
• انتشار روزنامه صور اسرافیل و سروش
• نماینده مجلس شورای ملی
• رئیس دفتر وزارت معارف
• رئیس تفتیش وزارت عدلیه
• رئیس مدرسه علوم سیاسی
• رئیس مدرسه عالی حقوق و علوم سیاسی تهران
آثار دهخدا
یکی از ویژگیهای شعر دهخدا طنز تلخ و گزنده اوست
♦ امثال و حکم از آثار دهخدا است که در چهار جلد شامل امثال فارسی است و در کنار آنها اصلاحات و کنایات و موضوعات فراوانی را نیز نقل کرده است.
♦ از آثار دهخدا می توان به ترجمه عظمت و انحطاط رومیان اشاره کرد که تألیف منتسکیو است و تاکنون به چاپ نرسیده است.
♦ ترجمه روح القوانین اثر منتسکیو از دیگر آثار دهخدا است.
♦ فرهنگ فرانسه به فارسی که شامل لغات علمی، تاریخی، ادبی، جغرافیایی و طبی است و مرحوم دهخدا معادلهای دقیق آنها را به دست داده است و این کتاب نیز تاکنون به طبع نرسیده است.
♦ شرح حال ابوریحان بیرونی نیز از آثار دهخدا است که همزمان با سالگرد تولد بیرونی تالیف شده و به چاپ رسیده است.
♦ حاشیه بر دیوان ناصر خسرو که دهخدا در تصحیح اشعار و توضیح بعضی نکات مطالبی بر این دیوان افزوده است.
♦ تصحیحاتی در دیوان سید حسن غزنوی نیز از دیگر آثار دهخدا است که چاپ شده است.
♦ دهخدا تصحیحاتی بر دیوانهای حافظ، منوچهری، فرخی، مسعود سعد، سوزنی دارد.
♦ چرند و پرند که مجموعه مقالات انتقادی دهخداست و در صوراسرافیل چاپ شده است.
♦ دیوان اشعار که حاوی اشعار گوناگون دهخدا است.
♦ لغت نامه دهخدا که مفصل ترین کتاب لغت در زبان فارسی است و علاوه بر آن اعلام نیز با شرح و تفصیل در این کتاب آمده است. دهخدا برای تالیف این کتاب نزدیک چهل سال وقت صرف کرده و نزدیک صد نفر با وی همکاری داشته اند.
اشعار دهخدا
دهخدا اشعارش را در قالبهای معهود مثنوی، غزل، مسمط، قطعه، دوبیتی و رباعی سروده است
اشعار دهخدا را می توان به سه دسته تقسیم کرد:
1. نخست اشعاری که به سبک متقدمان سروده، بعضی از این سروده های دهخدا دارای چنان استحکامی است که تشخیص آنها از گفته های پیشینیان دشوار است.
2. دومین دسته از اشعار دهخدا، اشعاری هستند که در آنها تجدد ادبی به کار رفته است. مسمط "یاد آر ز شمع مرده یار آر" از بهترین اشعار جدید فارسی به شمار می آید.
3. سومین نوع اشعار دهخدا، اشعار فکاهی است که به زبان عامیانه سروده شده است.
دهخدا جزو معدود شاعران دوره مشروطیت است که جهان بینی و جهان نگری روشنی دارد. هرگز دچار احساسات نمی شود و شعار نمی دهد. علی اکبر دهخدا اشعارش را در قالبهای معهود مثنوی، غزل، مسمط، قطعه، دوبیتی و رباعی سروده است.
مضامین اشعار دهخدا:
مضامین شعر دهخدا وطن پرستی، دادخواهی، رسوا کردن ظالمان و حاکمان نالایق و مبارزه با ریاکاری و دورویی است. یکی از ویژگیهای شعر دهخدا طنز تلخ و گزنده اوست که با تحلیل قوی و سرشارش همراه می شود.
سبک دهخدا
دهخدا در ادبیات عهد انقلاب مشروطه مقامی ارجمند دارد، علامه دهخدا باهوشترین و دقیق ترین طنزنویس این عهد است. دهخدا با نثر ویژه ای که در نوشتن مقالات انتقادی صوراسرافیل به کار برد نمونه ای از نثر طنز و انتقادی فارسی را ابداع کرد. علی اکبر دهخدا هر حادثه ای را دستاویز قرار می داد تا به استبداد بتازد.
نکته مهم در مقالات و شعر طنز دهخدا عشق و علاقه و دلسوزی به حال مردم خرده پا است. دهخدا با نمایاندن جهات تاریک زندگانی، جهت روشن و امیدبخش آن را هرگز فراموش نمی کرد. علامه دهخدا به بطالت و تنبلی و بی شعوری می تاخت. مقالات طنزآمیز او با امضای "دخو" انتشار یافت.
رحلت علامه علی اکبر دهخدا:
مزار علیاکبر دهخدا در داخل حجره خاندان دهخدا
سرانجام علامه دهخدا در ساعت شش و ربع بعد از ظهر روز دوشنبه هفتم اسفندماه 1334 هجری شمسی در خانه مسکونی خویش به رحمت ایزدی پیوست. جنازه آن مرحوم به شهر ری مشایعت و در ابن بابویه در مقبره خانوادگی مدفون گردید.
و به حق در مرگ دهخدا باید گفت:
از شمار دو چشم یک تن کم و زشمار خرد هزاران بیش
معروف ترین شعر علی اکبر دهخدا
این شعر را دهخدا در سوگ جهانگیرخان صوراسرافیل سروده است:
مضامین شعر دهخدا وطن پرستی، دادخواهی و رسوا کردن ظالمان و ... است
ای مرغ سحر ! چو این شب تار / بگذاشت ز سر سیاهکاری
وز نفحه ی روح بخش اسحار / رفت از سر خفتگان خماری
بگشود گره ز زلف زرتار / محبوبه ی نیلگون عماری
یزدان به کمال شد پدیدار / و اهریمن زشتخو حصاری
یاد آر ز شمع مرده یاد آر
ای مونس یوسف اندرین بند / تعبیر عیان چو شد ترا خواب
دل پر ز شعف، لب از شکرخند / محسود عدو، به کام اصحاب
رفتی برِ یار و خویش و پیوند / آزادتر از نسیم و مهتاب
زان کو همه شام با تو یک چند / در آرزوی وصال احباب
اختر به سحر شمرده یاد آر
چون باغ شود دوباره خرّم / ای بلبل مستمند مسکین
وز سنبل و سوری و سپرغم / آفاق، نگار خانه ی چین
گل سرخ و به رخ عرق ز شبنم / تو داده ز کف زمام تمکین
ز آن نوگل پیشرس که در غم / ناداده به نار شوق تسکین
از سردی دی فسرده، یاد آر
ای همره تیهِ پور عمران / بگذشت چو این سنین معدود
و آن شاهد نغز بزم عرفان / بنمود چو وعدِ خویش مشهود
وز مذبح زر چو شد به کیوان / هر صبح شمیم عنبر و عود
زان کو به گناهِ قوم نادان / در حسرت روی ارض موعود
بر بادیه جان سپرده، یاد آر
چون گشت ز نو زمانه آباد / ای کودک دوره ی طلائی
وز طاعت بندگان خود شاد / بگرفت ز سر خدا، خدائی
نه رسم ارم، نه اسم شدّاد، / گِل بست زبان ژاژخائی
زان کس که ز نوک تیغ جلاد / مأخوذ به جرم حق ستائی
پیمانه ی وصل خورده یاد آر