جمعه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۳۱ ق.ظ
حکایت شیرین،خنده دار فرماندار و ملا نصرالدین
حکایت شیرین،خنده دار فرماندار و ملا نصرالدین
ورد فان »»» برا مشاهده حکایت به ادامه مطلب مراجعه کنید
شهری که ملا در آن زندگی می کرد فرماندار فرومایه ای داشت.
روزی این فرماندار به ملا گفت:شنیده ام شما به شکار میروید و شکار را دوست میدارید،خواهش میکنم یک سگ تازی تیزدو برای من پیدا کنید.
ملا خواهش او را پذیرفت و پس از چند روز سگ پاسبان و درشت اندام و زورمندی را ریسمان به گردن نزد او آورد.
فرماندار چون آن سگ را دید با شگفتی از ملا پرسید:
این سگ را برای چه نزد من آورده اید؟؟؟
ملا پاسخ داد:خودتان خواسته بودید.
فرماندار گفت:من تازی لاغرمیان شکاری خواستم نه سگ پاسبان درشت اندام.
ملا گفت:اگر این سگ یک هفته در خانه شما بماند بی گمان مانند تازی لاغرمیان خواهد شد.